ابتدا نظر خودم را در مورد فیلم خوب و عالی توضیح می‌دهم و سپس در مورد فیلم‌های که در دل محتوای خود پیام دارند می‌پردازم.

در نظر بنده فیلمی خوب هست که در درجه اول ساختاری هنری داشته باشه. برای تمامی اجزا آن که عبارتند از نحوه‌ی فیلم‌برداری، ساخت و نوع موسیقی، انتخاب بازیگر، طراحی شخصیت‌ها و کاراکترها، دیالوگ‌ و غیره. تمامی این عوامل در انتقال حس و روایت داستان فیلم نقش موثر و دسته اول دارند.

نویسنده یا کارگردانی که قصد داره در دل فیلم پیامی به مخاطب عرضه کنه چند حالت داره: اینکه بخواد پیامش رو مستقیم و تحکمی و واضح به مخاطب بقبولاند یا به سبکی که قبول کردن آن را به عهده انتخاب فرد مخاطب گذاشته و سومین روش که از دو روش قبلی بسیار سخت‌تر است استفاده کند. سومین روش نیاز به خلاقیت دارد و نویسنده و کارگردان بنا به مقتضیات روایت داستان فیلم، شخصیت‌ها، حادثه‌ها و دیالوگ‌ها و یا افکت‌ها و سایر عناصر فیلم‌سازی همه چیز را به عهده تفکر و تعقل مخاطب گذاشته که می‌تواند پیام حل شده و نامریی در فیلم را متوجه شود و از آن بتواند برداشت‌های مختلف داشته باشد. و آخر با تحلیل خود مخاطب است که پیام را از آن خود می‌کند.

برای مثال:

( در فصل سوم سریال مردگان متحرک پیامی عامیانه و بارها شنیده شده را در داستان خود حل و به مخاطب نمایش می‌گذارد. گروهی از مردها و زن‌ها که از حمله‌ زامبی‌ها  خانه خود را ترک کرده بودند و یکی از آنان در آن حمله به شدت زخم برداشته بود راهی جاده شدند و در حال یافتن دارو و آذوقه و سرپناه بودند به مزرعه‌ای برمی‌خورند که یک پیرمرد و چند جوان در آنجا ساکن بودند. پیرمرد به آنان پناه می‌دهد و زخم آن فرد را ترمیم می‌کند. پیرمرد اکثر اعضای خانواده خود را توسط گاز گرفتن زامبی‌ها از دست داده بود.

در این بین یک دختر خردسال از گروه تازه از راه رسیده گم می‌شود. روزها در پی او می‌گردند ولی به نتیجه نمی‌رسند و خبری از دخترک نیست که نیست. تا اینکه گروه متوجه‌ می‌شوند داخل انباری کنار مزرعه مردگان هستند و این کار پیرمرد را جز خطر برای خود نمی‌بینند از پیرمرد می‌خواند که مردگان را از بین ببرد تا امنیت جان افراد حفظ شود. ولی پیرمرد بخاطر وجود اعضای خانواده خود در بین مردگان حاضر به قبول این کار نمی‌شود.

کار بالا گرفته و آخر تمامی افراد اسلحه به دست جلوی انباری حاضر می‌شوند و درب انباری را باز می‌کنند. زامبی‌ها‌ یکی پس از دیگری بیرون می‌آیند و با شلیک گلوله نقش برزمین می‌شوند. ظاهرا تمام مردگان بیرون آمده‌اند، افراد سلاح خود را پایین می‌آورند و بعد از دقایقی یک نفر از انبار بیرون می‌آید، همه با دیدنش خشک‌شان می‌زند؛ گویی فراموش کرده باشند اسلحه به دست دارند با حالتی غم‌بار و شوک شده به دخترکی می‌نگرند که در میان زامبی‌ها بوده و خود دیگر یکی از آنها شده است. )

کارگردان و نویسنده این سریال می‌توانست پیامش را در قالب دیالوگی برای یکی از شخصیت‌ها استفاده کند و نیازی به این خلاقیت و داستان‌نویسی نباشد:‌ مثلا بنویسند: قضاوت کردن اصلا شایسته نیست! اعضای خانواده این پیرمرد می‌توانست اعضای خانواده تو هم باشد که اکنون به زامبی تبدیل شده‌اند. پس چطور به پیرمرد حق نمی‌دهی؛ هان.!

در این سکانس از سریال داستان و افکت موسیقی و سایر عناصر فیلم‌ به نحوی با هم ادغام می‌شود که پیام را به خورد فیلم بدهد و دیگر با خود شخص مخاطب است که چگونه نگاه و تصمیم گیری به این بخش از داستان داشته باشد. در عین خلق یک سرگرمی برای مخاطب پیامی حل شده و نامریی در خود دارد به طوری که چگونگی درک آن با شخص بیننده است.

جایی از یکی از فیلم‌سازان و منتقدین فیلم خوانده بودم : کسی که می‌خواهد از طریق فیلم پیامی منتقل کند باید از طریق مخابرات پیامش را ارسال کند.

آخر فیلم چی شد؟

پیشنهاد یک فیلم

پیام فیلم

زندانی‌‌ها زندانی بی‌کفایتی فیلم‌ساز

یه روز برفی در تهران (پارک هنرمندان) + عکس + ویدیو

سریال منتالیست+پی‌نوشت

نگاهی کوتاه به سریال آقازاده

مخاطب ,پیرمرد ,فیلم ,پیام ,مردگان ,داستان ,اعضای خانواده ,یکی از ,خود را ,را به ,به مخاطب

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ویکی نویس arayehonaryc بازیگران آسیایی ، کره ای هیما babystar backlinkbright معرفی فیلم و سریال خارجی جاوید دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. همه چیز مشاوره آموزش تحقیق اجرا در حوزه مدیریت، بازاریابی، ارتباطات، فروش، برند، تبلیغات